بیان مسئله
سکته مغزی یکی از دلایل اصلی ناتوانی در بزرگسالان است. بسیاری از افراد پساز ابتلا به سکته مغزی، با مشکلاتی در حرکت، تعادل و انجام فعالیتهای روزمره مواجه میشوند. یکی از روشهایی که برای بهبود این مشکلات استفاده میشود، «بازتوانی فیزیکی» است. اما آیا این روشها واقعاً مؤثر هستند؟ آیا نوع خاصی از بازتوانی نتیجه بهتری دارد؟
برای پاسخ به این پرسشها، گروهی از پژوهشگران در یک مرور سیستماتیک و متاآنالیز در قالب گزارش کاکرین (تا نوامبر ۲۰۲۲)، ۲۶۷ مطالعه را بررسی کردند که شامل بیش از ۲۱ هزار فرد دچار سکته مغزی بودند.
یافتهها
آیا بازتوانی فیزیکی بهتر از انجام ندادن آن است؟
نتایج نشان دادند افرادی که این نوع درمان را دریافت کردند، در مقایسه با افرادی که اصلاً بازتوانی فیزیکی را دریافت نکرده یا مقدار بسیار کمی را از آن دریافت کردند، عملکرد بهتری در انجام فعالیتهای روزمره (مانند لباس پوشیدن یا غذا خوردن) و عملکرد حرکتی داشتند. البته شواهد با قطعیت پائین بودند، ولی اثرات آن در درازمدت هم دیده شد.
تأثیر بر تعادل و سرعت راه رفتن
بازتوانی فیزیکی ممکن است به بهبود تعادل کمک کند، ولی قطعیت شواهد در این مورد باز هم پائین بود. در مورد سرعت راه رفتن، شواهدی با قطعیت متوسط نشان میدهد که بازتوانی فیزیکی احتمالاً باعث بهبود آن میشود، البته این اثر در بلندمدت قابل مشاهده نبود.
مقایسه بازتوانی با «دریافت توجه بدون درمان»
در برخی مطالعات، گروه کنترل به جای عدم دریافت درمان، توجه مشابه ولی بدون مداخله واقعی را دریافت کردند. در این مقایسه، نتایج درباره اثرگذاری بازتوانی نامطمئن بود و بهجز سرعت راه رفتن (که مقداری بهبود یافت)، تفاوت معنیداری در بقیه موارد دیده نشد.
آیا بازتوانی بیشتر نتیجه بهتری دارد؟
در مطالعاتی که افراد میزان بیشتری را از بازتوانی دریافت کردند، عملکرد حرکتی و فعالیتهای روزمره بیماران بهتر شد. همچنین تعادل و سرعت راه رفتن هم بهبود یافت. با این حال، بیشتر این مطالعات کوتاهمدت بودند و اثرات درازمدت آنها هنوز مشخص نیست.
کدام روش بازتوانی بهتر است؟
پژوهشگران روشهای مختلف را با هم مقایسه کردند. روشهایی که بر تمرین فعالیتهای واقعی روزمره تمرکز داشتند (مثلاً تمرین راه رفتن واقعی یا گرفتن اشیاء)، نتایج بهتری را در بهبود عملکرد حرکتی و فعالیتهای روزمره نشان دادند. این اثرات در درازمدت هم حفظ شدند.
در مقابل، روشهای نوروفیزیولوژیکی (مانند تکنیکهای کلاسیک که بیشتر بر پایه تحریکات عصبی هستند) ممکن است نسبت به روشهای دیگر مؤثرتر نباشند و حتی در برخی موارد اثر کمتری داشته باشند.
محدودیتهای مطالعه
بیشتر مطالعات کوچک بوده و کیفیت گزارشدهی خوبی نداشتند. حدود یکسوم مطالعات خطر بالایی را از نظر سوگیری (bias) نشان دادند. همچنین، تفاوت زیادی در نوع مداخلهها، شرکتکنندگان، و مدت زمان درمان وجود داشت که باعث میشوند نتایج با احتیاط تفسیر شوند.
راستیآزمایی: جوانان به علت تغذیه ناسالم دچار سکته قلبی میشوند.
نتیجهگیری
بهطور کلی، شواهد نشان میدهد که انجام بازتوانی فیزیکی پساز وقوع سکته مغزی احتمالاً مؤثر است و میتواند به بهبود حرکت و عملکرد بیمار کمک کند. همچنین اضافه کردن تمرینهای بیشتر به درمانهای استاندارد میتواند فواید بیشتری داشته باشد. میان روشهای موجود، تمرکز بر تمرین فعالیتهای واقعی روزمره احتمالاً بهترین نتایج را به همراه دارد. بنابراین، ادعای اینکه «روشهای بازتوانی فیزیکی برای بهبود عملکرد و تحرک پساز بروز سکته مغزی مؤثر هستند»، درست است، اما باید به کیفیت درمان، میزان آن و نوع روش توجه شود.
منبع
دیدگاهتان را بنویسید