در دو بخش از مطالب قبلی از فکت نامه سلامت برخی از مغالطههای منطقی که افراد علم ستیز و طرفداران شبهعلم در تولید محتوای بدون شواهد از آن استفاده میکنند را معرفی کردیم. در این پست آخرین موارد از مغالطه های منطقی که افراد ضدعلم ممکن است از آن ها استفاده کنند را معرفی میکنیم.
مغالطه منطقی یک شگرد انحرافی است که با معرفی یک موضوع نامربوط توجه را از موضوع اصلی منحرف میکند. به عنوان مثال، هنگام بحث در مورد ایمنی واکسنها، یک فرد مخالف واکسن ممکن است گفتگو را به سمت تئوریهای توطئه نامرتبط در مورد شرکتهای داروسازی منحرف کند، بنابراین از شواهد واقعی در مورد ایمنی واکسن اجتناب میکند.
یکی از رایجترین تکنیکهای افراد ضد علم و شبه علم، استفاده از اصطلاحات علمی پیچیده و واژههای شبه علمی است. این روش به آنها کمک میکند تا ادعاهای خود را معتبر و علمی جلوه دهند، در حالی که در واقعیت، این ادعاها فاقد پشتوانه علمی هستند.
شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، توییتر و فیسبوک به طور فزایندهای به منبع اصلی اطلاعات برای بسیاری از افراد تبدیل شدهاند. سلبریتیها با داشتن میلیونها دنبالکننده، قدرت زیادی در شکل دادن به افکار عمومی دارند. اما باید به یاد داشته باشیم که شهرت در یک زمینه (مثلاً بازیگری یا ورزش) لزوماً به معنای داشتن دانش تخصصی در حوزه سلامت نیست.
افراد علم ستیز و طرفداران شبه علم از مغالطههای منطقی مختلف استفاده میکنند تا به ادعاهای خود (علیرغم فقدان شواهد علمی محکم) حال و هوای معتبر بودن ببخشند.
تئوری توطئه، توضیحی برای یک رویداد یا وضعیت است که ادعا میکند یک توطئه توسط گروههای قدرتمند، که اغلب انگیزه سیاسی دارند، وجود دارد، در حالی که توضیحات دیگر محتملتر هستند.
اینفودمی ترکیبی از دو واژه "اینفورمیشن" (اطلاعات) و "اپیدمی" (همهگیری) است و به معنای شیوع گسترده اطلاعات نادرست یا اغراقشده درباره مسائل مختلف بهویژه در حوزه سلامت میباشد.
یکی از مهمترین تکنیکهایی که افراد علم ستیز و طرفداران شبه علم به کار میبرند، تفسیر نادرست از تحقیقات علمی است. این تفسیر نادرست، شامل تحریف یافتهها، روشها یا پیامدهای مطالعات علمی واقعی برای حمایت از ادعاهای نادرست یا گمراهکننده است. اما این فراد چگونه از این روش برای ترویج شبه علم و ادعاهای نادرست استفاده میکنند؟
در دنیای امروز، تولید محتوای بدون شواهد توسط افراد ضد علم و شبهعلم یک پدیده شایع به شمار میرود. این افراد از شگردهای مختلف برای ترویج ادعاهای بیبنیاد و ایجاد سوءظن در میان عموم استفاده میکنند. در این پست، ما به بررسی یکی از مهمترین این شگردها، یعنی "چری پیکینگ" میپردازیم.
در منابع مختلف، برای پزشکی مبتنی بر شواهد تعاریف مختلفی آورده شده است؛ اما به طور کلی میتوان گفت که پزشکی مبتنی بر شواهد یعنی "استفاده آگاهانه، صریح و خردمندانه از بهترین شواهد فعلی در تصمیمگیری در مورد مراقبت از هر بیمار".